زبان اشاره و رمزی در عرائس البیان تفسیر یا تأویل؟
DOI:
https://doi.org/10.22046/LA.2017.02الكلمات المفتاحية:
تفسیر، تأویل، روزبهان بقلی، عرائس البیان، عرفان، کشف الاسرار، میبدی.الملخص
مسلمانان از صدر اسلام تاکنون، برای رسیدن به درکی عمیقتر و صحیحتر از کلام خدا، دست به تفسیر قرآن زدهاند و در طی این مدت، انواع گوناگون تفسیر شکل گرفته است که یکی از آنها تفسیر عرفانی است. در میان کسانی که به اینگونه از تفسیر تمایل نشان دادهاند، روزبهان بقلی نامی آشنا و بحثبرانگیز است که آثار قابلتوجه در این زمینه خلق کرده است. در این پژوهش، مهمترین اثر تفسیری روزبهان، یعنی عرائسالبیان فی حقائق القرآن موضوع بحث و بررسی قرار داده شده است و در دو بخش به آن پرداخته میشود؛ در بخش نخست، مقالههای مستقل نوشته شده دربارۀ تفسیر روزبهان معرفی و بررسی میشوند و در بخش دوم، با آوردن تفسیر دو آیه از قرآن کریم از کتاب عرائس و کشفالاسرار میبدی، کیفیت عملکرد دو مؤلف، براساس موازین نگارش تفسیر عرفانی مقایسه و سنجیده میشوند. یافتههای پژوهش نشان داد که عرائسالبیان «تفسیری عرفانی» نیست؛ بلکه کیفیت نگارش آن بیشتر به نوعی ویژه از «تأویل عرفانی» نزدیک است. بهویژه اینکه روزبهان در این اثر، تقریباً به هچکدام از موازین نگارش تفسیر عرفانی پایبند نیست؛ به همین دلیل، موفقترین پژوهشها در تحلیل اثر روزبهان، پژوهشهایی است که ماهت «تأویل عرفانی» و «مکتب فکری روزبهان» را اساس بررسیهای خود قرار دادهاند و درنتیجه با نگاه علمی به عرائس نگریستهاند.